این سایت را ٬تا سرنگون نظام فاشیستی ایران به روز خواهم کرد

Mitt foto
Alla kan brinna i idrotts föreningar

onsdag 9 oktober 2013

از آغاز روی کار آمدن دولت جدید در ایران تعداد اعدام ها از مرز ۲۰۰ نفر گذشته است



آمار اعدامها از روزي که روحاني را از صندوق در آوردند بسيار بالا رفت. اين بيش از هر چيز بنظر من ترس رژيم را نشان ميدهد. روحاني با شعار "اعتدال" به میدان آمد. اما این شعار چیزی به معنای کنار آمدن با آمریکا و غرب نبود. روحاني به عنوان تنها راه حل نظام برای نجات ولی فقیه و دستگاه جنايت اسلامي به میدان آمد. بيرون آمدن روحاني از صندوقها به عنوان رئيس جمهور٬ طبعا برآيند اوضاع درهم رژيم اسلامي و فشار نارضايتي و اعتراضات مردم ازپايين و فشارهاي جهاني و داخلي و کوتاه آمدن رژيم بود. حکومت اسلامي ايران کوشيد روحاني را جلوي صحنه بفرستد تا بلکه بتواند فشارهاي آمریکا و دولتهای غرب را از روي رژيم برداشته و نمایش باز کردن اوضاع سیاسی و نرمش در مقابل مردم و غرب را به اجرا در آورد.
اما از همان اولین روزهای شروع کار دولت روحانی مشخص شد که اگر چه رژيم در مقابل غرب و اوباما بناچار نرمش نشان ميدهد ولي در مقابل مردم٬ شعار نرمش خود را بصورت چوبه هاي دار نشان داد و هر روز چند جوان را در زندان و يا ملا عام کشتند. اين پاسخ نظام به مردم و بيانگر وحشت رژيم از حرکت اعتراضي مردم براي دستيابي به خواستهايشان بود.
بسياري از مردم و حتي اعداميها می گویند: روحاني گفته اوضاع بهتر ميشود٬ پس کو تغييرات؟ اما مردم گول حرفهای روحانی را نمی خورند. با وجود فضای سرکوب شدید حکومت٬ وقتي چند روز پیش خواستند ۲۶ زنداني اهل سنت را بکشند٬ اعتراضات گسترده اي اتفاق افتاد. اين در حقيقت اوضاع را نشان ميدهد رژيم به جنایات خود ادامه می دهد اما مردم، خانواده ها و خود محکومين به اعدام نمی گذارند که به اين راحتي اعتراضاتشان را سرکوب کنند، که آقای روحانی در مقابل دوربين هاي بين المللي از اعتدال حرف بزند و در داخل راحت بروي خانواده ها شليک کند و آنها را دستگیر کند. اين اتفاق اين بار نيفتاد و روحاني فورا کوتاه آمد. گفتند فعلا اعدام نميکنند و گفتند به پرونده ها رسيدگي ميکنيم. اين در حقيقت شکنندگي رژيم را نشان ميدهد. همه بايد ازاين اوضاع استفاده کرده و براي رسيدگي به خواستهاي خود در ايران حرکت کنند. باید گردن بند "اعتدال" روحاني را کشید و مجبورش کرد که در همه عرصه ها عقب نشيني کند. اين درس مهم اعتراضات در هفته گذشته بود. ولي در عين حال جنبش عليه اعدام در ايران اکنون يک جنبش گسترده است. اينرا بايد ا متاسفانه به دليل گستردگي اعدامها و ادامه يافتن آن از سي و پنج سال پيش تا کنون٬ اين موضوع حتی وارد خواب کودکان ما شده٬ وارد هنر و فرهنگ و سينما و آهنگ و موزيک و ... شده است. اکنون يک جنبش قوي عليه اعدام در زمينه هنر ميتوان ديد که يک نکته شاخص در آن ضديت با اعدام در همه جا و در ايران امروز و آينده است. جنبشي قوي عليه اعدام و انساني و مخالف هر نوع اعدامي در هر زمان و مکاني ٬ اين مهم است . امروز ديگر همه ميدانند که اعدام و سنگسار و سایر قوانین اسلامی و آخوند و قران و خدا کمک ميکنند مشتي پاسدار و ارتشي و معمم و مکلا بچاپند. اسلام به اينها پررويي و وقاحتي را مي بخشد که جنایات خود را کاري ثواب و مقدس بدانند. تلاش می کنند سر مردم را شيره بمالند و همه اين فجايع را با خواندن اوراد و توسل به خدا ٬ توجيه کنند. جنبش علیه اعدام و اعتراضات مردم به اعدامها در حقیقت اساس حکومت اسلامی را زیر سوال میبرد.   
 اعدام انسان به ھر دليل و به ھر شکلی قتل است 
قاتلين باﯾد محاکمه شوند 
قانون اعدام باﯾد لغو گردد . 
فعالين کارگری و سياسی آزاد باﯾد گردند 
قانون اعدام ابزاری برای سرکوب مبارزات حق طلبانه است 

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar